کد مطلب:44399 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

گنجینه پرسمان » خانواده و زندگي

در دورة نوجواني به پسر همسايه دل بسته و او نيز متقابلاً به من علاقه مند شد و ادامه اين وضع منجر به ازدواج شد، حال آن كه از خصوصيت و اخلاق او بي اطلاع بودم و اكنون درگير مشكلات عديده اي شده ام . لطفاً راهنمايي بفرماييد؟

خواهر محترم ! اكنون براي جبران گذشته دير شده است و اگر با اين وضع به زندگي ادامه بدهيد، به مشكلات بيشتري بر مي خوريد. ما چه توصيه اي مي توانيم به شما و شوهرتان بكنيم؟! البته نقش بزرگ تر ها در اين باره كم نبوده است. آنها مي توانستند با تربيت صحيح و نيز دقت در رفتار و كردار فرزندشان، شخصي متعهد و مقيد به آداب اسلامي بسازندتا شما در آن سن و سالي كه هيچ تجربه اي از تلخ و شيرين روزگار نداشته ايد، عاشق فردي بشويد كه او نيز چون شما هيچ گونه تجربه اي نداشته است. اگر چه جلوي ضرر را از هر كجا بشود، بايد گرفت، ولي رهايي از اين وضع موجب پديدار شدن بحران هاي جدي تر چون متحمل شدن خسارت هاي سنگين و لرزش هاي بيروني و دروني مي شود.

اكنون وقت نصيحت گويي نيست، چون شما وارد گود و معركة زندگي شده ايد كه اگر توان و تحمل آن را داريد، پس خود را آماده مبارزه اي سخت بكنيد و شوهرتان را به سر عقل و زندگي باز گردانيد.

گويا واگويي گوشه هايي ازخصوصيت هاي اخلاقي شوهرتان نشان از خشونت رفتاري او دارد.

عشق و علاقه هايي كه در نوجواني و بي دليل و در پي تلاقي دو نگاه پا مي گيرد، دو طرف از نصيحت و تجربة بزرگان مي گريزند و اصولاً نصيحت و وصيت در آن راه ندارد. دو جوان به گونه اي به يكديگر عشق مي ورزند تا به وصال يكديگر در نيايند، راضي نخواهند شد. چون عطش وصال فروكش كرد ، تعارض سليقه و اخلاق ها كم كم جدّي شده و رنگ تضاد مي گيرد. شخصي كه مبناي زندگي اش عشق و عاشقي هوس آلود باشد، به سادگي متحول نخواهد شد.

متأسفانه اين مشكلي است كه خوتان آن را درست كرده ايد و به مثل سنگي مي ماند كه داخل چاه افتاده و براي در آوردن آن به نيرو و قدرت فراواني نياز است.

زندگي شما روي عشقي غير واقعي تشكيل شده است. چنين عشقي ثمرة سازنده اي ندارد و بعد از فروكش كردن، اخلاق و تعهد است كه بايد جايگزين آن شود و چون راه ورود به وادي زندگي به اشتباه انتخاب شده است، شايد آن دو مقوله نمي تواند در زندگي باشد. از طرفي سنّ و سال پايينك بيكاري، بي تجربگي، دورغ، توهين و بد زباني با زندگي تان ملازم شده است. همان گونه كه خود اعتراف كرده ايد. با اين حال آيا ما مي توانيم معجزه بكنيم؟! انسان هايي كه از روي هوا و هوس عاشق مي شوند، چشم و دلشان نسبت به واقعيت ها كور مي شود. گويا اصلاً نمي دانندهر گونه رابطة قبل از ازدواج بين دو نامحرم حرمت شرعي دارد و حساسيت دين به خاطر حفظ آبرو و اخلاق و تقواي شخص و جامعه است.

دختري كه دل به خواستگار عاشقش بسته است، همه چيز را فقط در رسيدن به او مي بيند. او حتي كم ترين تأملي در اين مسئله نمي كند كه خواستگارش چه كسي است. آيا شرط هاي لازم براي زندگي مشترك را دارد؟ آيا چنين خواستگاري اخلاق و ايمان و اصالت خانوادگي دارد؟در اين صورت كه پند و اندرز بزرگان و افراد سردو گرم چشيده بسيار مؤثر خواهد بود، ولي كو گوش شنوا و چشم بينا؟! و وقتي كار از كار گذشت و بنيان يك زندگي اشتباه پي ريزي شد، به اين نكته مهم برخور مي كنند كه حالا چه بايد بكنند. معمولاً اين زن ها هستند كه تاوان سنگيني مي پردازند. در هر صورت ما به بهانة پاسخگويي قصد بزرگ جوله دادن نقاط منفي زندگي شما را نداريم. اكنون شما در گودزندگي قرار داريد و او شوهر شما است. پس به تلاش وممارست فراواني نيازمنديد تا بتوانيد او را به راه راست بكشانيد. با او به صحبت بنشينيد و به طور جدّي بخواهيد كه از كارهاي خلافش دست بردارد. از بزرگتري هاي فاميل كمك گرفته و در جلسه اي صميمي نقاط و نكات منفي زندگي را يادآور شويد.

اگر به او علاقه مند هستيد و او نيز متقابلاً به شما علاقه مند است، پس به همّتي عالي و بزرگ نيازمند است كه موانع در پيش رو به تدريج برداشته شود. هر گونه برخورد و واكنش تند بزرگ تر ها ، وضع را از اين كه هست، بدتر مي كند، چون جواني خصوصاً در اين سنّ و سال يعني بي تجربگي و حسّاس بودن روي برخوردها و تصميم هاي آني گرفتن.

خواهر محترم! در پايان خوب است قبل از آن كه از زندگي مشتركتان فرزنداني به وجود آيند، به نتايج خوب و سازنده اي برسيد وگرنه حضور فرزند در چنين زندگي اي ، بار مضاعفي از غم و اندوه و شكست را بر دوشتان تحميل مي كند كه شايد اصلاً گريزي از آن نباشد.

در پايان اگر صلاح بداين، بامسئول محترم واحد، استاد حاج آقاي شريعتي سبزواري مستقيماً تماس تلفني داشته باشيد تا از نظريات و راهنمايي هاي مفيد ايشان بهره مند شويد.